یکی از کسانی که چند ماهی است در هر محفل و مجلسی که مینشیند، ادامه حرفاش را با مناسبت و بیمناسبت به آوینی مربوط میکند، مسعود دهنمکی است. در این چند ماه بارها تصمیم گرفتهام جوابیه مفصلی بنویسم و بیربط بودن نوع موضعگیریهای دهنمکی را توضیح دهم، اما هر دفعه از این بابت نگران شدهام که در جامعهای که تصور میشود نوعی نزدیکی فکری بین آوینی و گروههای منتسب به امثال دهنمکی وجود دارد، نوشتن چنین مطالبی و ذکر این دو نام در کنار یکدیگر ممکن است بیشتر موجب رواج این توهم شود و کار را سختتر کند. ضمن این که هنوز نتوانستهام مطمئن شوم دهنمکی این حرفها را از سر سادگی و نابلدی میگوید یا این که علاقه پیدا کرده با انتساب خودش به شهید آوینی و تکرار کردن نام او، آگاهانه برای خودش نوعی مصونیت و اعتبار دست و پا کند...(متن کامل)
این بخشی از یادداشت حسین معززینیاست درباره سیدمرتضی آوینی. شاید اوایل یادداشت نگران شوید که این چه حرفهایی است میخوانید و نویسنده کجا را نشانه گرفته، اما اگر دندان روی جگر بگذارید، حرفهای خواندنی فراوانی در آن خواهید خواند.
روزنامه جمهوری اسلامی دیروز (۲۵ اردیبهشت) در ستون جهت اطلاع نوشته بود: اظهارات آقای احمدی نژاد در مصاحبه مطبوعاتی دیروز خود در ابوظبی درباره آمادگی برای برقراری رابطه با مصر یکی دیگر از اظهارات عجولانه می باشد که در شان رئیس جمهوری اسلامی ایران نیست. جمله ای که نقل شده اینست: «ما به شکل قاطع در پی تجدید رابطه با مصر هستیم و اگر دولت مصر اعلام آمادگی کند تا پایان وقت اداری همین امروز سفارت ایران را در قاهره برپا می کنیم»! علاوه بر اشکالات زیادی که چنین اظهارنظر و اعلام آمادگی از نظر سیاسی دارد اصولا افراد اهل فن میدانند که چنین چیزی حتی از نظر اداری نیز عملی نیست. معلوم نیست تا چه وقت قرار است شاهد اظهارنظرهای این چنینی و تصمیمات آنچنانی که نمونه ای از آن در جریان عزل مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره بیمه ایران مشاهده شد باشیم!
همین روزنامه، امروز چهارشنبه (26 اردیبهشت) در همان ستون نوشته است: آیت الله هاشمی رفسنجانی در پاسخ به ملک عبدالله که در یک گفتگوی تلفنی ایشان را یکی از ذخایر ارزشمند جهان اسلام دانست خطاب به پادشاه عربستان وجود وی را «سرمایه ای برای جهان اسلام و ملت عربستان» دانست! هرچند در تعارفات سیاسی این قبیل مسائل رایج است ولی از آقای هاشمی رفسنجانی توقع این نیست که افرادی مانند ملک عبدالله را «سرمایه ای برای جهان اسلام» بدانند.
با این وصف، این روزنامه فردا چه خواهد نوشت؟
تیتر این نوشته را هم میتوان به فتحه خواند و هم به ضمه. اگر به فتحه خوانده شود، میشود حکایت ناشران و ارشاد؛ دعوای بیپایانشان درباره شرکت در نمایشگاه کتاب و آن حرفهای عجیب و غریب و برنامهریزی آنچنانی ارشادیها. و اگر ضمه، میشود جشن کتاب تهران، با تمام خستگیها و در همریختگیهایش؛ در دورهای که ناشران (به گفته خودشان) بیشتر فروختند، حواشی ناجور کمتر دیده میشدند، ترافیک کشنده کاهش یافته بود و همه ناشران مهم ایران را بدون دردسر و اینطرف و آنطرف رفتن، میشد در یک سالن دید. و با این همه کتاب بیستمین دوره نمایشگاه هم به آخر رسید تا سالی دیگر که چهها بر فرهنگ این دیار گذشته باشد...
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا)، شامگاه دوشنبه این عکس را با زیرنویس بدون شرح منتشر کرد.
عصر روز سهشنبه، در کلاس طراحی تخصصی در تصویرسازی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، استاد مدعو ۸۰ سالهای، در واکنش به تصویرگری یک فرشته کچل توسط یک دانشجو، میگوید: فرشته کچل که زیبا نیست. این سخن با واکنش یکی از دانشجویان محجبه کلاس مواجه میشود که میگوید: زیبایی به کچل بودن نیست؛ با ادامه این بحث، استاد مذکور به سمت این دانشجو آمده و چند تار موی وی را از زیر روسری و چادرش بیرون میکشد و خطاب به دیگران میگوید که ببینید، فلانی کچل نیست! این عمل در آن روز با خنده سایر دانشجویان و در حد یک شوخی کلاسی مطرح میشود...
گزارش ایسنا ازتجمع دانشجویی درمقابل دانشگاه تهران
تجمع اعتراض آمیزدانشجویان بهدلیلاهانت بهیک دخترمحجبهدر مقابلدانشگاهتهران
اعتراض دانشجویان به بیحرمتی یک استاد به دختر محجبه
رئیس پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران : این استاد اخراج شد
پایان تجمع دانشجویان معترض به اهانت به یک دانشجوی محجبه