ایران به بسته پیشنهادی پاسخ داد. پاسخی متفاوت از سطح خواسته و توقع غربیها. گذشته از خبر اصلی که حتما شنیدهاید، حاشیهای هم بود، بسیار دیدنیتر. سفیر سوئیس در تهران، در جمع سفرای خارجی به دیدار علی لاریجانی، دبیر شواریعالی امنیت ملی رفته بود، آن هم به عنوان حافظ منافع آمریکا در ایران. با این اتفاق، عملا در کمتر از چند ماه ایران خطاب به آمریکاییها دومین پیام مستقیماش را ارسال کرد، اقدامی بسیار بیسابقه...
سریال "نرگس" را حتما دیدهاید؛ روایت سادهانگارانه یک درام ایرانی. قصدم در اینجا، نقدی بر تکنیک سریال نیست، بلکه نکته آزار دهنده گرایش "نرگس" در رونمایی از دو اعواج نابخردانه جامعه (و تایید نیمبند آن)، دستمایه نوشتن شده است. ماجرای سریال، اکنون که در گره ازدواج دوم شوکت افتاده، اعظم را محق کرده است و شوکت را نابهکار و نامرد، ولی همین چند هفته قبل که اعظم و دیگران هر چه میخواستند (ومیخواهند) دروغ میبافتند و غیبت میکردند، هیچ گناه کبیره و صغیرهای انجام نشده نبود، کک کسی هم نمیگزید، آسمان هم به زمین نمیآمد و اشکالی هم نداشت. دومین مایه تعجب نیز ستارهپرستی خارقالعاده ایرانیهاست که چگونه در شب آخر بازی "پوپک گلدره"، بسیاریشان زانوی غم بغل کرده بودند و نگران. بماند که چهها نشده بود تا این سرانجامی رقم بخورد (این دومی را به ضرورت حفظ برخی حرمتها و بیاعتمادی به برخی خبرها، بگذارید سربسته بماند و خلاص). آفت ستارهها دارد بلای جان همه میشود و کمتر کسی هم سر سوزنی نگران است...
از شهرستانها خبری ندارم، اما در و دیوار خیابانهای تهران، پر تصاویری از سیدحسن نصرالله است. یعنی کمتر از چند هفته از آغاز دور تازه مقاومت در لبنان، تهرانیها جملاتی حماسی را از زبان سید حسن نصرالله و یا امام (ره) درباره این واقعه میبینند. یک اتفاق نادر و کم سابقه، که علیرغم برخی کمسلیقگیها در انتخاب شعارها یا تصاویر، در بیشتر موارد بسیار دیدنی است. نفس چنین اقدامی ستودنی است، چرا که هم به هنگام است و هم جذاب؛ و نشاندهنده یک کارکرد متمایز رسانههای شهری که فرضا اولیه، بهرهبرداری صرفا تبلیغاتی از آنها بوده و هست.
چو آفتاب می از مشرق پیاله برآید... ز باغ عارض ساقی هزار لاله برآید
نسیم در سر گل بشکند کلاله سنبل... چو از میان چمن بوی آن کلاله برآید
حکایت شب هجران نه آن حکایت حالیست... که شمهای ز بیانش به صد رساله برآید
ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت... که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
به سعی خود نتوان برد پی به گوهر مقصود... خیال باشد کاین کار بی حواله برآید
گرت چو نوح نبی صبر هست در غم طوفان... بلا بگردد و کام هزارساله برآید
نسیم زلف تو چون بگذرد به تربت حافظ... ز خاک کالبدش صد هزار لاله برآید
این تصویر را خبرگزاری آسوشیتدپرس روز یکشنبه از یک خانه در جنوب لبنان مخابره کرده است...