تیتر این نوشته را هم میتوان به فتحه خواند و هم به ضمه. اگر به فتحه خوانده شود، میشود حکایت ناشران و ارشاد؛ دعوای بیپایانشان درباره شرکت در نمایشگاه کتاب و آن حرفهای عجیب و غریب و برنامهریزی آنچنانی ارشادیها. و اگر ضمه، میشود جشن کتاب تهران، با تمام خستگیها و در همریختگیهایش؛ در دورهای که ناشران (به گفته خودشان) بیشتر فروختند، حواشی ناجور کمتر دیده میشدند، ترافیک کشنده کاهش یافته بود و همه ناشران مهم ایران را بدون دردسر و اینطرف و آنطرف رفتن، میشد در یک سالن دید. و با این همه کتاب بیستمین دوره نمایشگاه هم به آخر رسید تا سالی دیگر که چهها بر فرهنگ این دیار گذشته باشد...