پیشتر هم نوشتهام، ماجرای حمله را خارجیها خیلی از ما جدیتر گرفتهاند و در این چند روزه گوشه و کنار عالم پر بود از راهپیماییها و تظاهراتی که موضوع اصلی همهشان حمله آمریکا به ایران بود. این عکس، یک تجمع در سئول کره جنوبی را نشان میدهد؛ نوشتهها و تصویر پوستر اصلی خود به قدر کافی گویاست...
گوینده مراسم که گفت: آغاز سال یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج خورشیدی، کمتر از یک لحظه همه جا پر شد از سکوت و بعد، ندای "یا حسین" از جمعیت بلند شد. دور تا دور حرم، از شیرازی و خسروی و طبرسی و ... نگین حرم در حلقه مردم بود و تا چشم کار می کرد، می شد صدای "یا حسین" گفتن ها را شنید. زیر چتر این صدا، می شد هر آرزویی کرد...
ساقی بهار می رسد وجه می نماند... فکری بکن که خون دل آمد ز غم به جوش
عشق است و مفلسی و جوانی و نوبهار... عذرم پذیر و جرم به ذیل کرم بپوش
قبلا نوشته بودم که حرفهایی درباره جشنواره بیست و چهارم بود که به دلایلی چاپ نشده بود، حالا بخش اصلی آن در کیهان آمده است که نام در سوگ سینما را برخود دارد.
چند کلمه ای هم درباره بحران اتمی نوشتم و تحلیلی کوتاه بر پیامهای راهپیمایی 22 بهمن. هر دو هم استوار بر این گمانه که ایرانیان را با چوب تهدید نمی توان از میدان به در کرد.
درباره اعلام اسامی مفسدان اقتصادی هم حاشیه های زیادی بوجود آمده، قصد داشتم تا چیزهایی بنویسم که دو جمله ویژه حضرت امیر را دیدم و یادداشت مفسدان اقتصادی و داغی که نمی بینند را نوشتم.
هفته پیش روزهای پرکاری ام در سایتها بود و احتمالا چند روزی کم کاری و سکوت در پیش. یا حق.