سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط فرشاد مهدی پور در 85/3/31:: 9:6 عصر

هزاران چشم در سراسر ایران و جهان، مشتاق چشم دوختند به جعبه جادو، تا از هزار توهای دیجیتال لحظه ای را ببینید برای شادمانی، مرهمی بر غمی و شاید هم عبور از منزلی. اما نشد؛ تیم ایران باخت، آن هم در نمایی نزدیک از وضع موجود ما در جهان. یعنی آن هنگام که راه را در ظاهر بر مدار غربی‌ها رفتیم، باختیه‌ایم و می‌بازیم و خواهیم باخت.

Photo

بگذریم که جماعتی (...)، چه ببریم و ببازیم به خیابان‌ها می‌ریزند و شیشه می‌شکنند و پا ‌می‌کوبند. همه چیزمان به همه چیزمان می‌آید و تا نخواهیم دور فرو بسته فعلی را (با اجازه از کارشنانسان محترم ورزشی!) را بشکنیم، هم‌واره چنین خواهد بود... یادمان نرود، اگر هم می‌بردیم باز هم در صورت مساله تغییری حاصل نمی‌شد؛ اشکال در ما و نسبت ما با جهان نو است و این را باید تغییر داد.


کلمات کلیدی :

درباره
صفحات دیگر