آقا فرشاد
اينكه يه دوستي يه روزي زنگ زده و يه چيزايي گفته كه حال شما يه جورايي دگرگون شده و يه بغض و ...... يه كمي مبهمه...بي زحمت يه لطفي كنيد يه كم واضح تر بنويسيد تا ما هم يه جورايي بفهميم قضيه چيه و وبلاگتون يه كم از حالت يه طرفه بودن مطالب در بياد!...آخه برادر من.. وقتي رمزي مينويسي كه ما نميتونيم گير بديم به مطالبت!