بيچاره اين برادر مشرقي ، با هزار تا ذوق و شور و شعف يه غزلي از حافظ انتخاب مي كنه اونوقت اين برادر جستار و اون آستين پاره ميان و خاله بازي راه مي ندازن
الهي