• وبلاگ : نگاه مشرقي
  • يادداشت : امروز با سهراب سپهري
  • نظرات : 8 خصوصي ، 11 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ميگم برادر جستار گيرم كه منم بگم مگه برادر فرشاد گوش ميگيره!!!
    سلام و ممنونم از حضور سبزتون
    انشاالله همگي در پناه حضرت معصومه (ع) باشيم
    من اپ کردم بياي خوشحال مي شم
    التماس دعابراي همگي
    يا علي

    تربچه جون خدا شفات بده

    + تربچه 

    توجه توجه

    تربچه به اشتباه خوداعتراف كرد

    + تربچه 

    نگرفتي دخترمشرق زمين وگرنه مثل نخوددددد نمي پريدي وسط

    آخه مرسوم اصلا اصل كه وقتي متن يا كلامي رونقل قول مي كنن بايد اسم نويسنده آورده بشه.

    اين يادآوري بود ازتربچه به همه اين مشرقيها.

    پس ديگه كي مي خواين يادبگيرين

    سلام

    سهراب سپهري

    جهت اطلاع و استحضار تربچه

    + تربچه 

    لطفانام شاعر رو بنويسيد.

    قبول دارم غربت ورشد وخاكي شدن(خضوع)يه جورايي فاميلن و بابي دردي جوردرنمي يان.امامعتقدم تكامل ازاندوه مي گذره ودر فضاي اون تنها نمي مونه.

    تا چقدربرداشتم درست باشه؟؟

    اين پيام هاي خصوصي ديگه چه صيغه ايه ؟ از 6 تا پيام 3 تا خصوصي ؟ قرا ر نيست اينجا حرف هاي در گوشي زده بشه ! شما يه چيزي بگو آشنا جان !
    + ميرزا قلمدون 
    سلام / با عرض پوزش از دستت خسته نشدم / نه زنگ بزن نه قرار بزار / منم نه زنگ مي زنم نه قرار مي زارم و نه مي خوام ببينمت / همين / چون حوصله ي ديدن تو رو اصلا ندارم / فقط مي آم اينجا واست كامنت مي زارم !!!
    سلام / با عرض پوزش از دسست خسته شدم / تا نياي يا زنگ نزني يا قرار نذاري ديگه اينجا نميام، بهت زنگ نمي زنم و نمي بينمت / همين

    آيا من خود به اين باغ آمده بودم

    ويا باغ اطراف مرا پر كرده بود ؟

    هواي باغ از من ميگذشت

    و شاخ و برگش در وجودم مي لغزيد .

    آيا اين باغ

    سايه روحي نبود

    كه لحظه اي بر مرداب زندگيم خم شده بود؟