آشنا جان...خوب من اگه ادعا داشتم كه ميرفتم عين اين برادر فرشاد وبلاگ ميزدم! ( بعد خودم ميموندم چي بنويسم!)
نه جانم...من سخن نو كه ندارم هيچ تازه همين پرت و پلاها رو هم كلي ميشينم فكر ميكنم تا به مغز معيوبم مياد!